حکایت !!!
شخصی مردی را دید که بر خری پیر و کندرو نشسته بود . گفت : (( کجا می روی ؟ )
خرسوار گفت : (( به نماز جمعه می روم ))
مرد گفت : (( وای برتو… امروز سه شنبه است . ))
خرسوار گفت : (( اگر این خر مرا روز شنبه هم به مسجد برساند ، هنر کرده است ! ))
قسمتی از حکایت های عربی عبید زاکانی

+ نوشته شده در شنبه سوم مهر ۱۳۸۹ ساعت 9:25 توسط منتظر
|